نوروز سرد قطبی
در شهر شمالی ادمونتون تا آخر آوریل (حدود ده اردیبهشت) هیچ خبری از بهار نیست، نوروز آمده اما طبیعت نو نشده جز اینكه كم كم برفها ممكن است شروع به آبشدن كنند. حتی گاه پیش آمده كه در نیمه ماه می در گیرودار شكوفه زدن درختان هم باز دو سه سانتی برف آمده. امسال به مدد گرم شدن زمین، زمستان خیلی سردی نداشتیم اما باز هم بهار در زمان خودش دارد میآید.
پریروز برفی ده-پانزده سانتی آمد، اما از هفته پیش كه گنجشكها شروع به خواندن كردهاند، حال و هوا عوض شده، بوی بهار میآید. امروز تمام برفها به آنی در سطح خیابانها آب شدند، انگار كه اصلاً برفی نیامده بود. تمامشان را خورشید پرفروغ آب كرد. دما چندان بالا نبود چهار درجه بالای صفر.
نوروز ما در سفیدی و سرماست هرسال، اما به امید و زندگی و طراوت روزمان را نو میكنیم و به انتظار می مانیم. دیر یا زود این دشت وسیع از كوهها در غرب تا چهار پنج هزار كیلومتر آنطرفتر تا اقیانوس اطلس، مخمل سبز برخود خواهد پوشید.
تعدادی اندك از غازها را دیدم شروع به برگشت كردهاند امسال انگار زودتر. آنها هم دو موطن دارند، درست عین ما. منتها بعضی از ما سالهاست نتوانستهایم كوچ كنیم و همینجا ماندهایم. اما امید را و نوروز را زنده نگه داشتهایم و میداریم با ماندن و زندگی كردنمان در این دشت شمالی.
هركجا كه باشیم با نوروز جشن یادگار اقوام و ملت كهن ایران زمین، جان تازه میگیریم.
نوروز و بهارتان خجسته و فرخنده باد.
مرتبط در حلقه بلاگی گفتگو:
مهدی جامی در سیبستان (*)
سامالدین ضیایی در تارنوشت (*)
فرشته قاضی در ایرانبان (*)
پیوند به تمام نوشتهها در گروه فیسبوكی حلقه (*)Labels: بهاریه, حلقه بلاگی گفتگو